دنیای عجیبیه! :: اینجا نلی از روزهایش می گوید

دنیای عجیبیه!

امروز صبح فهمیدم همکلاسی قدیمیم بارداره، من هنوزم تو بهتم😐

هی به خودم میگم واقعا؟ کی انقدر بزرگ شدیم ما؟ وااای داره مامان میشه!!! چه ترسناک!

هی با ناباوری عکس سونوگرافیش رو نگاه میکنم و میگم مامان بنظرت راسته؟

مامانمم میخنده میگه آخه چرا باید دروغ باشه؟!

گرچه یه همکلاسیم بچه ی چند ساله داره اما من هنوز تو شوکم:|

چند روز پیش هم عکس بچه ی ۴ماهه ی دوستم رو دیدم، به اون یکی دوستم میگم: چه دل و جراتی داره، مامان شده:||

چقدر این اتفاق برام ترسناک و عجیبه، تصور اینکه من بخوام کسی رو به این دنیا اضافه کنم و مسئولیتش با من باشه!!!

۱۲ نظر ۵ موافق ۲ مخالف
دختر خانوم❤
۱۴ مرداد ۱۱:۵۳
برای منم مادر شدن تو سن کم،عجیب و ترسناکه :)

پاسخ :

برای من تو هر سنی عجیب و ترسناکه:)
سویل :)
۱۴ مرداد ۱۲:۱۱
ولی به نظر من عجیب نیست
خیلی هم شیرین و لذت بخشه 😍
اصن یکی از دلایلی که میخوام تن به ازدواج بدم بچه ی بعدشه :)))
مسئولیت داره ولی اونم شیرینه حتی :)

پاسخ :

من خیلی از بچه دار شدن فراریم، خیلی:)))
من بدترین کابوسی که میبینم اینه که یه بچه میدن بغلم و میرن، همینقدر ترسناک:|
Hope ful
۱۴ مرداد ۱۲:۱۵
من خیلی شبا خواب میبینم بچه دارم و بچه ام بابا نداره :/ در واقع انگار تمام ژنوم از منه ...
نگم برات از زجری که تو خواب میکشم😔

پاسخ :

وای منم از این خوابا میبینم ولی بچه ی من بابا داره اما انگار من مادرش نیستم، یه بچه ی چند ماهه میذارن بغلم و میرن:|
میفهمم، خیلی بده:((
خانوم میم
۱۴ مرداد ۱۲:۵۵
آخیی مبارکش باشه . بچه خوبه اما وقتی تازه به دنیا میاد چون خیلی نرم و انعطاف پذیره خیلی ترسناکه مثلا من ازاین قسمتش میترسم اینجاشو یکی بزرگ کنه بعد بده من :)))

پاسخ :

ممنون:))
من حاضرم برات نگه دارم، عاشق بچه ام تو همه ی سنین اما از اینکه خودم بچه دار بشم میترسم:)
خانوم میم
۱۴ مرداد ۱۴:۲۲
عه آخیی . ^_^
:))) مجانی دیگه؟

پاسخ :

اوهوم،فقط پوشک و شیر خشکش رو خودت بخر:)))
پریسا سادات ..
۱۴ مرداد ۱۵:۱۸
خودم بچه داسشته باشم نمیدونم که چه حسی خواهم داشت اما عاشق بچه ام بچه ی دیگران ک وقتی گریه میکنن میذارمشون بغل مامانشون:)

پاسخ :

مشکل منم همینه، اگه مادر بچه باشم هر وقت گریه کنه میندازن بغل من😄
آرام :)
۱۴ مرداد ۲۰:۲۳
وای نی نی:)
مبارک باشه :))
من چندین بار خواب دیدم یه نی نی دارم اینقدر نازهه تو بغلم خوابیده بعد صدای زنگ در خونه میاد ( مثلا باباش داره میاد ) و دقیقا همون لحظه از خواب بیدار شدم خخخخخخ
نمیدونم بعضی مواقع میگم من ازدواج منم بچه نیستم یعنی ؟

پاسخ :

ممنون:))
اه چه حیف، یارت رونمایی نمیشه😄
من راجع به یچه این سوالو دارم:))
آرام :)
۱۴ مرداد ۲۰:۴۸
نههه 
ولی من میدونم مثل خودم خوشتیپع خخخ

پاسخ :

اون که بعله😎
yasna sadat
۱۵ مرداد ۰۰:۴۷
دقیقاااا
عجب مامان کوچولوهایی هستن اینا!
:)

پاسخ :

هم عقیده ایم:)))
رومی زنگی
۱۵ مرداد ۲۳:۴۷
عزیزم. 
من کلا هنوز نظری راجع به ازدواج ندارم چه برسه به بچه !!

پاسخ :

😄
بیا و ببین که از من کوچیکترا هم بچه دارن:)
رومی زنگی
۱۶ مرداد ۰۱:۰۴
واااي ديدم بابا :'(( قشنگ احساس مادربزرگ بودن ميكنم :))
وقتي ٧٨ اي ها بچه دارن اونوقت من چرا نبايد فكر كنم ك اونا جاي نوه منن؛))

پاسخ :

😄
حتی دهه ۸۰ای ها😱
رومی زنگی
۱۶ مرداد ۱۷:۰۸
دهه ٨٠ اي نديدم ديگه تا حالا يا ابالفضل اونا ديگه نتيجه من به حساب ميان پس :'(((

پاسخ :

ولی من دیدم:||
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منو
درباره من
قصد سرم داری، خنجر به مشت
خوش تر از این نیز توانیم کشت
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان