”دنیا“ مکان ماندن ما نیست، بگذریم... :: اینجا نلی از روزهایش می گوید

”دنیا“ مکان ماندن ما نیست، بگذریم...

دومین یا سومین سحر ماه رمضون سال ۸۸ بود که پدربزرگ عزیزم سکته ی مغزی کرد و به کما رفت.

هیچ چیزی برام غم انگیزتر از دیدنش رو تخت بیمارستان نبود.

به زورِ دستگاه ها نفس می کشید و هر چی صداش می کردم بی فایده بود. دکتر می گفت صداتون رو میشنوه ولی مگه میشد صدام رو بشنوه و جوابمو نده؟

فقط دو روز رفتم ملاقاتش،بعدش همه ی نوه ها جمع شدیم تو خونه ی پدربزرگ تا منتظرش بمونیم.

یادم نیست دقیقا چند روز بعد بود اما یادمه اذان ظهر رو گفتن و همه ی نوه ها آماده ی نماز شدیم.صف بستیم و نماز ظهر رو خوندیم، ذکر میگفتیم که مامانم و عمه ام با چشمای خیس اومدن...

فقط گفتن زودتر بخونید که الان خونه شلوغ میشه.

همین چند کلمه دنیا رو، روی سرمون خراب کرد.انقدر اشک ریختیم که ندونستیم چجوری نماز عصر رو خوندیم.

اون سال بدترین ماه رمضون عمرم بود.افطارم اشک بود و سحرم غصه.

از همون روز از نماز ظهر خوندن می ترسم.خبر فوت پدربزرگ مادریم رو هم بعد از اذان ظهر بهم گفتن.این ترس هنوز تو وجودمه.

از اون روزهای تلخ، یه فیلم تو گوشی بابام هست که فقط خانواده ی ما خبر داریم،فیلم پدربزرگ عزیزم روی تخت بیمارستان:(

گاهی یواشکی نگاهش میکنم اما نمیتونم برای خودم بفرستمش.

حالا چی شد که این ها رو نوشتم؟ دیروز پدربزرگِ دوستِ عزیزم فوت کرد و امروز یکی از فامیل های دور.

به این بهونه هم که شده،برای همه ی کسایی که تو این ماه رمضون کنارمون نیستن یه صلوات بفرستیم.

+ من عاشق همه ی پدربزرگ هام،از طرف من روی نازشون رو ببوسید.

۱۴ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
جناب قدح
۰۶ خرداد ۱۴:۲۶
سلام خانم دکتر

روح همشون شاد ان شاءالله

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

پاسخ :

سلام جناب قدح:)
آمین.
آسـوکـآ آآ
۰۶ خرداد ۱۴:۲۹
عزیزم روحشون شاد...

پاسخ :

ممنون آسوکا جان:)
سجاد داوری
۰۶ خرداد ۱۴:۳۷
روحشون شاد

پاسخ :

ممنونم:)
yasna sadat
۰۶ خرداد ۱۵:۱۶
:(
روحشون شاد

پاسخ :

ممنون عزیزم:)
پرواز ...
۰۶ خرداد ۱۵:۵۵
روحشون قرین رحمت و آرامش نلی جان ...

پاسخ :

ممنون پرواز عزیز:)
فلفل
۰۶ خرداد ۱۷:۰۵
خدارحمتشون کنه...^^

پاسخ :

ممنون عزیزجان:)
رومی زنگی
۰۶ خرداد ۱۷:۱۶
سلام نلي جانم خدا روحشون رو غرق رحمت ابدي بكنه .من پدربزرگ مادريم رو توي سال آخر جنگ از دست دادم و اصلا نديدمشون و پدربزرگ پدريم رو هم ١٤ سالگي از دست دادم . اما پدربزرگ مادرم در قيد حيات هستن و خيلي حس خوبي ميدن بهم . 

پاسخ :

سلام عزیزم،ممنونم:*
روحشون شاد:)
انشاالله خدا عمر با عزت بهشون بده:)
آلاء .
۰۶ خرداد ۲۰:۱۹
خدابیامرزتشون
من فقط یکبار پدر بزرگم و دیدم 

پاسخ :

ممنون عزیزم:)
خدا رحمتش کنه.
مه سو
۰۶ خرداد ۲۲:۵۷
پارسال ماه رمضون ما....سحر 23 ام....شاید یکی از تلخ ترین سحرها بود وقتی از احیا برگشتیم و بابام با چشم گریون خبر فوت مادرشو بهمون داد و لباس پوشیدیم و رفتیم...
خدا همه ی رفتگان رو بیامرزه...مخصوصا اونایی که ماه رمضان رفتن....و چقدر عزیز بودن که ماه رمضان رفتن....

پاسخ :

خدا رحمتشون کنه، خیلی  سخته:(
آره واقعا،چه ماه عزیزی.
هاتف ..
۰۶ خرداد ۲۳:۲۱
الهم صل علی محمد و ال محمد

پاسخ :

:)
آقـای چـشــمـ بـه‌راه
۰۷ خرداد ۰۷:۰۶
روح همه‌ی رفتگان شاد

پاسخ :

آمین:)
هاژ محمود
۰۷ خرداد ۰۹:۵۹
سلام

روحشان شاد
و
خدایشان بیامرزد

پاسخ :

سلام:)
الهی آمین.
مهدی
۰۷ خرداد ۱۰:۳۲
امیدوارم روح تمام عزیزانی که در ماه مهمانی خدا کنارمون نیستند شاد و در آرامش باشه. 

پاسخ :

انشاالله:)
رها
۰۷ خرداد ۱۷:۲۶
سلام عزیزم اصلا اشکال نداره فدات ممنونم
اخه چقدر تو ناز و دوست داشتنیی جیگرم

پاسخ :

سلام رها جونم*__*
خیلی میخوامت;-) 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منو
درباره من
قصد سرم داری، خنجر به مشت
خوش تر از این نیز توانیم کشت
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان