چشم بند خواب :: اینجا نلی از روزهایش می گوید

چشم بند خواب

                 

تا حالا دقت کردید با چشم بند زدن چه لحظه های نابی رو از دست میدید؟!

وقتی خوابی و سردته،یکی از عزیزانت میاد و پتو رو روت میکشه....یه لحظه ی کوتاه چشمات رو وا میکنی و بهت لبخند میزنه،تو ایندفعه آروم تر از قبل میخوابی.

وقتی نور از پنجره ی اتاقت میفته رو چشمات،با یه اخم شیرین بیدار میشی و پشتت رو به نور میکنی و به خوابت ادامه میدی یا بیدار میشی و صبح خوبی رو شروع میکنی.

وقتی یه لحظه ی کوتاه چشمات رو باز میکنی و همسر/پدر/مادر/خواهر یا برادرت رو میبینی که با آرامش کنارت خوابه و لبریز میشی از یه حس خوب:)

این لحظه ها،قشنگیشون به کوتاه بودنشونه،با چشم بند خودتونو از همه ی این زیبایی ها محروم میکنید.

+البته این نظر شخصی منه و ممکنه خیلی ها باهام مخالف باشن:))

۱۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
آقای ربات
۳۰ تیر ۱۳:۳۵
من از اینا متنفرم :/

پاسخ :

می تو ://
سام نجفی نیا
۳۰ تیر ۱۳:۴۴
ممن هیچوقت نداشتم 

پاسخ :

منم:/
🍁 غزاله زند
۳۰ تیر ۱۵:۴۷
چند روز پیش مامانم یه چشم بند برام گرفت و گفت بیا اینو بزن،صبح که میشه اتاقت خیلی روشن میشه،نمیتونی راحت بخوابی...
ولی من هیچوقت نزدمش.کنار تختم افتاده...
من نیاز دارم نور خورشید بهم بخوره و حالم رو خوب کنه،حتی اگه صبح باشه :) 
چشم‌بند گاهی واقعا بدرد نمیخوره ;) 

پاسخ :

به نظرمن روزی که با نور خورشید که میفته تو اتاقت شروع بشه پر از انرژی مثبته:))
Aramam .F
۳۰ تیر ۲۰:۰۴
منم دوس ندارم...

پاسخ :

پس خیلیا موافق منن:))
fafa 4026
۳۱ تیر ۰۰:۰۶
اولا هیچ کس روما پتو نمیندازه چون همه قبل ما خوابیدن 
دوما هیچ کس موقع پتو انداختن روت بهت لبخند نمیزنه همه با اخم اینکارو میکنن چون به زور بلند شدن ا جاشون و ا خوابشون زدن 
سوما نووووور پنجره اتاق اعصاب خورد کنه به حالتی که پرده رو از شب قبل کامل میکشی که مدا فردا بیدارت کنه
سوما هیچ کس کنار من نمیخوابه چون بد خوابم شب میزنم ناکارش میکنم 😂
در کل چشم بند عالیه!:))
اون چشم بنده هم خوشگله:))

پاسخ :

😂😂😂
نظرت محترمه ولی من مخالفم😀😂
kerman man
۳۱ تیر ۰۰:۲۳
سلام
چقدر زیبا نوشتین ...

پاسخ :

سلام:))
لیمو جیم
۳۱ تیر ۱۱:۲۸
سلام:)
چشم بند میزنم خوابم نمیبره:)) سردرد هم میگیرم:/
موافقم باهات:)

پاسخ :

سلام،من با چشم بند حس نا امنی میکنم:/
:))
گیسو ..
۰۱ مرداد ۱۳:۰۸
سلام نلی:)
چشم بندِخوشگله توذهنم بودیکی بگیرم
ولی این متن نظرم عوض کرد:)تاحالاانقددقیق نشده بودم روموضوعD:

پاسخ :

سلام:))
چه خوووب، ا این به بعد سعی میکنم بیشتر رو خوشی های کوچیک زندگی فکر کنم و بنویسم*__*
** دلژین **
۰۱ مرداد ۱۶:۴۹
برای من که کسی رو ندارم خیلیم خوفه :))) 

پاسخ :

😊😊 نور خورشید که خوبه:))
غ زل
۰۳ مرداد ۱۰:۱۵
:دی
هیچوقت به این قسمتش فکر نکردم اما همیشه دلم خواسته چشم بند بزنم ولی نزدم :))

پاسخ :

نزن نزن😊😀
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منو
درباره من
قصد سرم داری، خنجر به مشت
خوش تر از این نیز توانیم کشت
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان