دوست عجب امنیت خوبی ست!
میتوانی با او خودِ خودت باشی!
میتوانی دردهایت را-هرچندناچیز،هرچند گران-بی خجالت با او در میان بگذاری!
از حماقت هایت بگویی...
دوست انتخاب آزاد توست،اختیار توست!
نامش را در شناسنامه ات نمی نویسند،
نامت را در شناسنامه اش نمی نویسند!
دوست عرف نیست،
عادت نیست،
معذوریت نیست،
دوست از هر نسبتی مبراست!
دوست سایبان دلچسبی ست تا خستگی ات را با او به فراموشی بسپاری
__________________________________________
این روزها دلم لک زده برای یه دوست..یه دوست که بشینیم رودرروی هم،فارغ از دنیا چای بنوشیم وبخندیم و بخندیم
حتی به یک آشنای مجازی هم راضیم این روزها...کسی از جنس من و با دغدغه هایی از جنس دغدغه هایم،که آخرشب چت کنیم و بغض هایمان را فروبریزیم و با لبخند وامید برای آینده ی روشنمان تلاش کنیم
آه..دوست..چیزی که این روز ها جای خالی اش در زندگیم بدجور توی ذوقم می زند