شنبه ۱۳ مهر ۹۸
خدایا این روزها سردم است، تک و تنها میان بلاها مانده ام.
اشک هایم بر گونه ام می غلتند و دستی جلوی راهشان را نمیگیرد.
دستانم تهی ست و دلم پر....
پاهایم رمق ندارند و وزنم بر آن ها سنگینی می کند.
چشمانم از انتظار و امید خالیست و لبم از ورد و دعا...
بیا پایین خدای من، در آغوشم بگیر که آغوشت مرهم تمام این هاست.