دیوار به دیوار :: اینجا نلی از روزهایش می گوید

دیوار به دیوار

چند وقتی بود که سریال”دیوار به دیوار“ رو شبکه تماشا پخش می کرد. خیلی ایده ی فیلم رو دوست داشتم.

فیلم  از این قراره که داستان پنج خانواده رو روایت میکنه که به دلایلی مجبور میشن ۳ ماه تو یه خونه باهم زندگی کنند.این خانواده ها تعدادی خونه رو پیش خرید کردن ولی مورد کلاهبرداری قرار گرفتن و چون جایی برای زندگی کردن نداشتن از سازنده ی خونه ها میخوان که خونش رو در اختیارشون بذاره و اون هم، بنا به درخواست قاضی قبول میکنه و بقیه ی داستان روند اتفاقاتیه که بین این خانواده هاپیش میاد.(برای توضیحات از ویکی پدیا کمک گرفتم:-P )

حقیقتا دلم خواست تو یه خونه به همین بزرگی و خوشگلی با آدمای جورواجور و با سن های مختلف زندگی کنم.

فکرشو کنید چقدر خوب میشد اگه میشد.... تلفیقی از پیر و جوون، تجربه و چابکی، مرگ و زندگی.

از یه طرف هم حسودیم شد به خانواده های قدیمی که پر از بچه بودن، پر از این تضادهای دوست داشتنی.

ولی بعدش یادم اومد اینجا ایرانه، اینجا حتی وقتی با فامیلت تو یه مهمونی هستی باید خودسانسوری کنی، مواظب کلاهت باشی.

اینجا حتی تو وب خودت هم حق نداری خودت باشی، تو خونه هم نمیتونی افکارتو بیان کنی، حرف بزنی متهم میشی به خارج شدن از دین، نجس شدن و....

پس ما کجا خودمون باشیم؟ خسته شدم از این همه نقاب...

+ قرار بود پستم حس خوب داشته باشه، چرا تهش تلخ شدم من؟!😐

۱۲ نظر ۱۲ موافق ۰ مخالف
my life
۲۱ دی ۰۹:۲۵

:))) برعکس من اینطوری دوست ندارم مگر اینکه همه مث هم دانشجو باشیم وخوابگاهی:)

اما اون جمع خانوادگی قدیما رو دوست دارم دایی وخاله و..خونه پدر بزرگا جمع میشدن ...اما حالا..

پاسخ :

به نظرم جفتش خوبه:)
من اصلا جمع های فامیلی رو دوست ندارم.
غلامرضا ...
۲۱ دی ۱۰:۱۵
سلام
خوبین ؟ کم پیدایی.
شلوغی هم زیاد خوب نیست، همسایه افغانی داریم که هر کدومشون 10 تا بچه با اختلاف 9 ماه دارن. هر روز سروصدا میکنن. یاد دهه خودم(60) افتادم. الان بجای دیوار به دیوار، پادری داره میزاره. مردان آنجلس نگاه نمیکنی؟
انشالله هر چی خیره اتفاق بیافته.
با آرزوی بهترینها...یاعلی

پاسخ :

سلام،ممنون.
جمعیت زیاد باید تو خونه ی بزرگ باشه نه خونه های کوچیک.
نه هیچ کدوم رو نگاه نمی کنم.
بوف🦉 کور🤓
۲۱ دی ۱۰:۲۴
خودسانسوري رو به شدت مواااافقم!
همه داريم با نقاب زندگي ميكنيم!

+چه خبر از درس ها؟

پاسخ :

نقاب های رنگارنگ، تو هر جمع یه نقاب.
خداروشکر خوب پیش میرن😊
Va hid
۲۱ دی ۱۱:۴۱
سلام
بله زندگیها عوض شده
بپذیریم صداقت ها کم شده

باید کنار اومد


درس ها چه خبر؟

دلتون شاد

پاسخ :

سلام، بله متاسفانه:(
خوب پیش میرن خداروشکر:)
ممنون.
یک بلاگر
۲۱ دی ۱۳:۳۰
نقاب شده قسمت جدا نشدنی زندگی مون
چون خیلی وقته تحمل مون رو از دست دادیم و قضاوت های کثیف زیاد شدن
نمونه بارزش من که اسمم رو سانسور کردم
حتی شخصیت ام رو پنهان کردم!
دست گل همین آدماست .
دیوار به دیوار رو دارم از یوتیوب می بینم!

پاسخ :

آره، دقیقا:(
مثلا از وقتی مخاطبای وبم زیاد شدن، خیلی مطالبو نمیتونم بنویسم، خیلی راحت همدیگرو قضاوت می کنیم.
چه خوب:)
تموم شد نظرتو راجع بهش بگو.
ماهی قرمز
۲۱ دی ۱۴:۰۰
دقیقا کاش میشد همچین اتفاقایی بیفته ...
اما راس میگی اینجا ایرانه :/

پاسخ :

حیف....
اصلا بیاید یه خونه بگیریم، بلاگرا دور هم جمع بشیم:)
ماهی قرمز
۲۱ دی ۱۴:۲۵
اونم فکر خوبیه :)

پاسخ :

😉
طراوت :)
۲۱ دی ۲۱:۵۶
ما فقط توي تنهاييمون ميتونيم خودمون باشيم:/

پاسخ :

اوهوم:(
گلاویژ ...
۲۲ دی ۰۴:۰۸
ولی من هیچ‌وقت دوس ندارم با آدمایی که نمی شناسم زیر یه سقف زندگی کنم :|
حریم خصوصیم به خطر میفته

پاسخ :

من برعکس:)
من جمع های خونوادگی رو دوست ندارم.
غلامرضا ...
۲۲ دی ۱۰:۵۰
با سلام
برنامتت برای پول سهام عدالتت چیه؟
یاعلی

پاسخ :

سلام:)
miss bell
۲۲ دی ۲۱:۳۲
وا نلی گفتی دلم برا خودم بودن تنگه....

پاسخ :

:(
کاش انقدر راحت قضاوت نمی کردیم همدیگه رو..
miss bell
۲۳ دی ۱۲:۲۱
کاش
ایفدر ای کاش های زندگیم زیاد شده که نگو....

پاسخ :

عزیزم، باید تلاش کنیم حداقل تا جایی که دست خودمونه این ای کاش ها رو کم کنیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منو
درباره من
قصد سرم داری، خنجر به مشت
خوش تر از این نیز توانیم کشت
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان